♣__ کلاه خاکی __♣ من ... سال هاست تو را به قلبم وعده داده ام چهل روزه ندیدمت ببین چه خاکی بر سرم شاید نمیشناسی منو به اون خدا من زینبم ------------- میخواستم بنویسم از مظلومیت بازماندگان حادثه کربلا اما هیچ واژه ای پیدا نکردم که بتونه تصویر کنه اون رخداد عظیم رو فقط کافیه آدم چشم هاشو ببنده خودشو بذاره جای حضرت زینب(س) اگه چشم هات پر از اشک شد... اگه دلت شکست... به یاد همه مریض ها باش
نظرات شما عزیزان:
خورشيد به سوگ مصطفي ميگريد
مهتاب به حال مجتبي ميگريد درمشهد دل چه كربلايي برپاست قومي به شهادت رضا ميگريد
سلام.قدم رنجه فرمودين...ممنون كه ردپاتونو تو دهكدم جا گذاشتين...با افتخار منم لينكتون ميكنم...@}; -اول كه اسم وبلاگتونو شنيدم فك كردم اهل جبهه و جنگيد كه كلاه خاكي رو انتخاب كردين نه اينكه نبودين چرا ...من جبهه رو درك نكردم و خيلي راه دارم تا درك آدمايي مث شهيد علمدارو باكري و همت ....ولي جنوب رو دوست دارم...شايد ظاهرم چيز ديگه اي باشه ولي جنوب رو دوست دارم...خاكشو...سكوتشو...قد تموم ستاره هاي آسموني واستون آرزوهاي خوب خوب ميكنم....@} ;-
پنبه های بیخته بر پارچه آبی
قیقاژ پرستو بر تشک نرم هوا پرستو پرستوی خاطراتم از عاشق تری از زندگان هوهوی نسیم نوازشگر اشک بی اختیار پنبه های افق نارنجی گفتگوی دو پرنده در دره سبز آبی پهن وسیع چشم ها و سکوت انسان گونه خیس جای تو خالیست...
سعی کن تنها باشی ...
زیرا تنها به دانیا آمدی و تنها از دنیا خواهی رفت بگذار عظمت عشق را درک نکنی زیرا آنقدر عظیم است که تو را نابود خواهد کرد بگذار خانه ی قلبت خالی از عشق باشد زیرا اگر عشقی در آن منزل را بزند به ویرانه های آن هم رحم نخواهد کرد..
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان پیوندهای روزانه پيوندها
|
||||||||||||
|