♣__ کلاه خاکی __♣ من ... سال هاست تو را به قلبم وعده داده ام یادمه اون اولا با بچه ها تو راه مدرسه میون پسرا و دخترا صدای قهقهمون از لابه لای رفقا به گوش تموم مردم میرسید! تقریبا انگشت نمای همه بودیم تو محل دوسمون داشتن همه می دونستن که دلامون بی ریا و بی غمه یه روزی از اون روزا دوتاچشمون سیاه رنگ دل مارو کردن رنگ عزا کاش می شد برات بگم درد دل و با کلمات خلاصه عاشق شدیم با یه نگاه به دو چشمون سیاه اگه از حسنش بگم حال می کنی همه شهرو پر از گل می کنی بی خیال هر چی که گفتم تو دلت بمونه تا به ابد! آبان 1383 کلاه خاکی نظرات شما عزیزان:
راستی نتونستنم برنامه تلویزیونی تون رو ببینم شرمنده
سلاملکمممممممم خیلی باحال بود شور بچگی توش پیداست ولی خدایی قدرت نوشتنتون خیلی زیاد شده ایشالا بهترم میشه ما که هنوز نوچه ایم
سلام ما که شاعر نیستیم نظر بدیم ولی روحیه آدمو عوض میکنه
سلام داداش اخی خیلی قشنگ بودباورکن واقعارفتم به روزای مدرسه خیلی ازاون روزاخاطره دارم ومدتیه خیلی دلتنگ اون روزام مخصوصاسال اخرمون پیش دانشگاهی بابچه توراه خونه دلم براهمشون تنگ شده کاش میشدمثل اون روزادوباره هممون باهم اون مسیروپیاده بریم....
راستی شعرت خیلی باحال بود
سلام
کلاه خاکی خیلی دل خورم ، قدیما زود ، زود میومدی ولی الان ....؟؟؟؟؟؟؟
salammm hamediii khoobii?
شعرت با اينكه قديميه اما اين شعر نيت ترانس بدرده خوندن مي خوره خوب تكست ميگياااـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــ آفريـــــــــن لیلا
ساعت17:14---16 فروردين 1391
چشم فامیلمون روشن ....چه کارا که تو راه مدرسه نمی کردین
شروع خوبی بود
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان پیوندهای روزانه پيوندها
|
||||||||||||
|